بیدارم تا تو بخوابی
سلام گلکم خوبی ؟
عزیز مادر الان که دارم این مطلب و برات مینویسم شما سی و شش هفته و چهار روزه که تو دلمی و داری با تکونات منو عاشقتر از قبل میکنی پسرم! دیگه خیلی دل تنگتم و آرزوم شده دیدنت
خیلی دوست دارم...
الان ساعت ۲و نیم نصفه شبه و من مثل شبهای دیگه بیدارم و خواب از چشمام فراریه هرکاری میکنم خوابم نمیبره دیگه جون نمونده برام راستشم بخوای الان۲ روزه که یهویی بدجور سرماخوردم وبیحال افتادم تو خونه و بیشتر از همه نگران سلامتیه توام خداکنه خطری تو رو تهدید نکنه تا این چند روزی که باهمیم هم با خوبی و خوشی بگذره و بیای بغلم!
راستی مامانی جونم پنجشنبه رفتم آخرین سونوگرافی هم انجام دادم که خدارو صدهزار مرتبه شکر همه چیزت عالی بود و وزنت در سی و شش هفته و یک روزگی ۲۸۶۵گرم بود. دکتر هم گفته واسه زایمان مشکلی نداری فقط خداکنه این سرماخوردگی بیموقع هم زود تموم شه که برنامه ریزی هارو خراب نکنه!
الهی دورت بگردم که اینقدر برام عزیز و دوست داشتنی هستی!
چیزی نمونده که عشقم بیاد و صداش روح و زندگی به خونمون ببخشه
الهی شکرت بابت این نعمت زیبا...!