ایلیا جونمایلیا جونم، تا این لحظه: 9 سال و 6 ماه و 1 روز سن داره
مامان ایلیامامان ایلیا، تا این لحظه: 31 سال و 8 ماه و 21 روز سن داره
بابای ایلیابابای ایلیا، تا این لحظه: 37 سال و 10 ماه و 9 روز سن داره
ساخت کلبه زندگیمونساخت کلبه زندگیمون، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 6 روز سن داره

ایلیا گل پسره خونه ما

برای پسرم

سلام پسر گلم ،خوبی مامان!؟!؟  قربونت برم که حسابی داری تو دل مامانی شیطونی میکنی و همش در حال بازیگوشی هستی! ماشالله حسابی قوی شدی و اینو از لگدهای محکمی که نثارم میکنی بخوبی حس میکنم که تمام بدنمو تکون میدی!!خیلی حس خوبی دارم از اینکه دارم به آغوش کشیدن پسملم نزدیک میشم ولی از طرفی هم حسابی بهت عادت کردم و به اینکه دیگه تو شکمم نباشی فکرمیکنم بدجوری بغض میکنم! دلبندم این چنوقته حسابی خودمو و خونه رو برای اومدنت آماده کردم! اول اینکه ساک بیمارستان شما و خودمو بستم و آماده باش گذاشتمش برا روز موعود که فقط خدا میدونه کیه، ولی اینجوری دیگه خیالم راحته و اگه هر لحظه خدا دستور ورود شما رو بده اضطرابی ندارم!! دیگه اینکه حسابی ...
26 شهريور 1393

یا ضامن آهو

  تلق تلوق تلق تلوق می رسد این صدا به گوش   صدای رفتن قطار میان خنده و خروش   تلق تلوق تلق تلوق صدای خنده قطار پیچید میان کوپه ها                                              هم توی دشت و سبزه زار                            به سوی مشهد می رویم                  سری به آنجا بزنیم           &...
17 شهريور 1393

ایلیا هشت و نیم ماهه در شکم مامانش

سلام غنچه نازه مامان! خوبی پسر گلم!؟ این چند روزه وقت نکردم بیام تو وبلاگت آخه درگیر کارهای عقب افتاده خونه هستم! خدا خیر بده به مادرجون چندروزه حسابی انداختیمش تو زحمت و به شوق شما کلی کمکم کارهای خونه رو انجام دادن! مامان دیگه داره کم کم سنگین میشه و توپولی! آخه الان شما تو دیگه وارد هشت ماه شدی و افتادی تو ‌مسیر وزنگیری و داری چربی سازی میکنی الهی فدات بشم که جات دیگه تنگ شده و تکونهاتو کم حس میکنم! راستی خاله فاطمه هی میاد دستشو میذاره شکم مامان تا بتونه از رو دلم حست کنه!   خلاصه اینو بدون که تو واسه همه ما عزیزی و بیصبرانه منتظریم بیای پیشمون و درآغوش بگیریمت!  پسر گلم الان سی وسه هفته و یک رو...
14 شهريور 1393

اتاق گل پسرم

سلام به همگی!  بالاخره موفق شدیم در 30 مرداد 1393 اتاق ایلیا جونمو بچینیم ،ایناهم بخشی از عکسهای اتاق گل پسره.  اول نمایی از تخت و کمد پسر عزیزم:                               لطفا برای دیدن بقیه عکسها  به ادامه مطلب هم سر بزنید. تشک تعویض و خواب ور دستی+تخته وایتبرد+جورابها وپاپوش و کفشهای نازت:   اینم تشک شب که مادرجون زحمت دوختشو کشیده لباسهای سایز صفرت که ایشالله قراره بعد تولدت تو بیمارستان تنت کنیم جیگر مامان: لباسها وشلوارهای تو خونه ای پسرکم:      سروی...
5 شهريور 1393

اتاق پسرم حاضر شده!

سلام نفس مامان!  پسر گلم هفته پیش با مادر جون حسابی مشغول خریدن وسایل شما بودیم تا اینکه بالاخره به لطف خدا پنجشنبه شب تا نصفه های شب سرگرم چیدن وسایل اتاقت بویم خیلی ذوق داشتیم مادر جون از من بیشتر! قربون صدقه تک تک وسایلت میرفتیم و میچیدیمشون!  صبح که همه بیدار شدن تعجب کردن و خیلی از اتاقت خوششون اومده بود.  پسرم دست مادرجون و آقاجون  و باباییت درد نکنه خیلی واسه آماده شدن اتاقت زحمت کشیدن ایشالله بزرگ شدی باید قدرشونو بدونی عزیزم.  (پدر و مادر عزیزم ازتون بابت همه حمایتها ممنونم ما تا آخر عمر شرمنده محبتهاتون هستیم خدا سایه شما رو از سرمون کم نکنه.)  (تو این اوضاع گرونی  و با دید...
1 شهريور 1393

ایلیا پسرمامان

یه  پرنده دوست داره آسمون  آبی باشه روزای خوب خدا صاف و آفتابی باشه    یه  پرنده دوست داره خوب و مهربون  باشه شب پیش ستاره ها روز تو آسمون  باشه   یه  پرنده دوست داره تو دلا غم نباشه لبا پرخنده باشه درد و ماتم نباشه   یه  پرنده دوست داره رو  زمین جنگ نباشه همه دل ها شاد باشن هیچ دلی تنگ نباشه   یه  پرنده دوست داره قفسش باز بمونه از قفس فرار کنه راحت آواز بخونه   سلام ایلیای من خوبی؟  خداروشکر تا الان همه چیز خوب پیش رفته ...
26 مرداد 1393

اندر احوالات عزیزترین موجود دوست داشتنیه من

سلام پسرم خوبی مامان؟ این چند روز دل مامان گرفته و بغض بدی تو گلوش گیر کرده،علت؟نمیدونم چرا؟ و اما احوالات گل پسر خودم تو این چندروز: ماشالله تپلی تر شدی و تو شکمم حسابی میچرخی! تو آخرین معایته ای که رفتم خانم دکتر گفت که قندت داره زیاد میشه مواظب باش! آخه میدونی تو بارداری هندونه زیاد خوردم همون باعث شده که قندم بره بالا و بخاطر آبدار بودن وزنمم یکم صعودیتر بشه ولی خداروشکر این چندروزه خیلی دارم مراعات میکنم که خدایی نکرده مشکلی واسه گل پسرم پیش نیاد. خداروشکر دیگه بدنم به شرایط با هم بودن عادت کرده و نمیدونم بعد تولدت چطوری این فراق و نبودنتو تحمل کنم... با اینکه اوایل بارداری خیلی سخت بود و اذیت شدم بخاطر ویار و ...
17 مرداد 1393

پسرم همه زندگیمه

                      لالا لالا گل ریحون دوتا فال و دوتا فنجون توی فنجون تو لیلی تو خط فال من مجنون لالا لالا گل خشخاش چه نازی داره تو چشماش پر از نقاشیه خوابت تو تنها فکر اونا باش لالا لالا گل پونه گل خوش رنگ بابونه دیگه هیچکس تو این دنیا سر قولش نمیمونه لالا لالا شبه دیره بببین ماهو داره میره هزارتا قصه هم گفتم چرا خوابت نمیگیره؟؟ لالا لالا گل لاله نبینم رویاهات کاله فرشته مثل تو پاک...
3 مرداد 1393

ایلیا هم امسال مهمان خداست

سلام  کوچولوی دوست داشتنی من! احوال گل پسرم؟ خداروشکر همه چی تا حالا خوب بوده و وفق مراد هردوتاییمون. ماه رمضون امسال تو مهمون دلم بودی هر چند سعادت روزه داری نصیبم نشد ولی از خدا بخاطر این هدیه زیبایش سپاسگزارم. انشالله سال دیگه عطر خوش حضورتو توی آغوشم استشمام میکنم قربونت برم گل پسرم. دیگه کم کم دارم برای دیدن و به آغوش کشیدنت بی تاب میشم هرچند میدونم روزهای بارداری دیگه برنمیگرده...   و همین نکته است که من و آروم میکنه . ایشالله سالم و صالح باشی عزیزم. الان که دارم این مطلب و برات مینویسم بیست و پنج هفته و شش روز از با هم بودنمون میگذره و من روز به روز به تو وابسته تر میشم من به لگد های تو که تو هر موق...
24 تير 1393

نی نی ما کاراته کار است!!!

                                                    دل که هوای پرواز میکند دل که بی تاب ماندن میشود چشم ها که بهانه باریدن میگیرند زبان که زمزمه نیایش میجوید دست ها که تشنه قنوت دعا میشوند نسیم رحمت وزیدن میگیرد ابرهای فاصله کنار میروند....   یه سلام مخصوص برای گل پسر خودم،خوبی مامانی؟ عیدت مبارک قشنگم این روزها سر مامانی شلوغه امتحانامه و با پایان نامه درگیرم که انشالله درس و امتحانارو خوب تموم کنم و دیگه خودمو اتاقت رو برای تشریف ف...
22 خرداد 1393